ترجیح بلامرجّح، محال است.
موضوع خر بوریدان یکی از حالتهای کلاسیک و جواب فلسفی به پرسش چه کنم، چه کنم» و کدام، این یا آن؟» است. همه ما در زندگی خودمان این حالت را تجربه کردهایم. حالا فرض کنید خری که شدت گرسنگی و تشنگی او به یک اندازه است و در فاصلهٔ مساوی از او یک سطل آب و مقداری جو قرار دارد، چون فاصلهٔ هر دو از او مساوی است و گرسنگی و تشنگی او به یک اندازهاست، نخواهد توانست یکی را بر دیگری ترجیح دهد و سراَنجام از شدت گرسنگی و تشنگی خواهد مرد. با استفاده از این مسئله میگویند ترجیح بلامرجح محال است.
در آثار افلاطون رد پای انسان، مسئله جبر و اختیار و مضمون داستان خر ژان بوریدان موجود است. ارسطو در کتاب در آسمان»، شخصی را مثال میزند که به یک اندازه تشنه و گرسنهاست و آب و غذا در فاصله مساوی با او گذاشته شده اما گیج شده و نمیداند اول به کدام سمت برود.
دانته نیز در کتاب کمدی الهی (بهشت، آغاز منظومهٔ چهارم)، اسپینوزا در کتاب اخلاق (بخش دوم، شرح و تفسیر گزاره ۴۹)، داگوبرت رونز در کتاب فرهنگ فلسفهٴ (نیویورک ۱۹۴۲، ص ۴۲)، آیزایا برلین در آثار خویش از جمله کتاب چهار مقاله درباره آزادی، فردریک کاپلستون نیز در کتاب تاریخ فلسفه، گوتفرید لایبنیتس تمثیل ژان بوریدان را با تأکید روی اراده انسان، نقد کردهاست.
کارل مارکس در کتاب هژدهم برومر ناپلئون بناپارت گوشهای به مثال خر ژان بوریدان زدهاست: نه خری که میان دو دسته علف گیر کرده باشد و نداند کدام لذیذتر است، بلکه حالت خری که میان دو چماق مانده و میخواهد بداند کدام یک از آن دو دردناکتر است.»
آلبرت اینشتین به ریاضیات و فیزیک هر دو علاقه داشت. در شرح حال خودش گفته که برای این که مثل خر ژان بوریدان پادرهوا نمانم و سرگردان نشوم، از سبک سنگین کردن مسئله دست برداشتم و بالاخره فیزیک را انتخاب کردم.نیکلای چرنیشفسکی در نامهای که برای خانواده اش مینویسد، اشاره به انسانی میکند که بین دو انتخاب گیر کرده و نمیداند چه کند. از اینجا رانده و از آنجا ماندهاست. چرنیشفسکی بعد از شرح داستان به مثال خر ژان بوریدان گریز میزند.
مایکل کلارک در کتاب Paradoxes from A to Z ضمن اشاره به چیستانهایی که از زمان زنون تا گالیله و لوییس کرول تا برتراند راسل پیش رو ذهن بشر بوده، به داستان خر ژان بوریدان نیز اشاره نموده است.
کافکا در آثار خودش عدد دو را (که نشانهای از دوراهی، تصمیم دشوار و کشمکش درونی بین دو عامل در ذهن او است) زیاد بکار بردهاست. فقط کافکا نیست که زندگیاش به نوعی خر ژان بوریدان را تداعی میکند. مرگ و زندگی صادق هدایت نیز که دائم با دوراهی و دوگانگیهای روزگار درگیر بوده، آنرا بیاد میآورَد. ما بارِگران دوگانههای او را بر گُرده خرِ ژان بوریدان میبینیم.
A Post-Structural Investigation of the Concept of Time in David Ives's works
بوریدان ,خر ,کتاب ,ژان ,یک ,نیز ,ژان بوریدان ,خر ژان ,در کتاب ,گرسنگی و ,به یک
درباره این سایت