:
دیروز یک لاابالی بیسروپا در حالیکه مست کنار خیابان دراز به دراز افتاده بود، میگفت:
ما درواقع همیشه. ناهشیاریم، این زبان است که ما را ناهشیار نگه میدارد، حضور در فضای مجازی نوعی ناهشیاری است زیرا ما از واقعیتها و تلخکامیها به فانتزیها و لذتهای دورغین پناه میبریم، آنچه ما را کمی به "نا بودن" سوق میدهد بلاک میکنیم یا اصلاً فانتزیهای جهان نمادین ما را به آن سوی رهنمون نمیکنند.»
ستارههای عزیز
ستارههای مقوایی عزیز
وقتی در آسمان، دروغ وزیدن میگیرد
دیگر چگونه میشود به سورههای رسولان سر شکسته پناه آورد؟»
پس ما چه میکنیم؟
عشقورزی و اخلاقی زیستن، غیرممکن است
کرمهای شبتاب مانند مارانی اجساد گنجشکها را میبلعند
فلوت چوپانان چون لولهی راکت است و ترانههایی از جنس خشم شلیک میکند
آینهها دروغ میگویند
معشوقهها دست نیافتی تر میشوند
و مردی در خود فرو میرود و کلاغهای انزوا منقارشان را در جسم او فرومیکنند
خدایان با شیاطین دست در دست گذاشتهاند و قصد نابودی جهان معنا را دارند
و اما تو! ای ماه من! تو نیز مردهای
بهار خیانت کرده است و گلهای شهر سمی شدهاند
گندابهای سرخوردگی و یاُس به قلب روستاها حمله کردهاند
عشق در مقابل کثافت معاوضه میشود
پول رایج فریب است
دیروز هابیل را کشتیم و هرچه دستانمان را میشوییم دستانمان از این خون پاک نمیشود
هیچ کلمهای معنا نمیدهد، معنا از این زندان فرار کرده است
جناب نگهبان کمی آب به من بدهید
فساد فساد فساد
شرارت شرارت شرارت
ضجههای دخترکان زیر زال و رستم
هنر مردود
زیستن را در قبرستان، دفن کردهاند
آه آه
انتهای خیابان سقوط است
یک گلبرگ در میان آهنها رویید، دستهایی به سمتش میروند، بیخ گلویش را گرفتهاند
گلبرگ مرد.
نوهها پدربزرگها را خفه میکند.
در سردخانهها، کالبدشکافان با جنازهها همبستر میشوند
چراغ و تاریکیها همدستاند
صدا و سکوت
حرکت و س
دیگر کسی برای رؤیاهای تباهشده مرثیه نمیخواند.
#زبان #ناهشیاری #جهان_نمادین #کریشتوف_کیشلوفسکی #پیتر_برگر #توماس_لاکمن #فروغ_فرخزاد #ژاک_دریدا #مرثیه_ای_برای_یک_رویا #نا_بودی
#peterlberger #thomasluckmann #zbigniewpreisner #dekalog
#krzysztofkieslowski #jacquesderrida
A Post-Structural Investigation of the Concept of Time in David Ives's works
ای ,معنا ,جهان ,فساد ,شرارت ,یک ,ما را ,ای برای ,است و ,کرده است ,شرارت شرارت
درباره این سایت